آهی در هیاهو

جمهوری نخست:

سایهٔ استبداد

پس از سقوطِ سلطنتی که واپسین دههٔ آن

آغازی بود.

جمهوری دوم:

کودکانِ پیرِ پدرانِ تیرباران‌شده در پُلیگونِ پلچرخی

هنوز از واهمه می‌لرزند

وقتی فرمانِ «آتش!» را

در کتابِ خواب‌های سرخ می‌خوانند.

جمهوری سوم:

جنگجویانِ ضدِ تجاوز

آزادی را کُشتند

وقتی بر خندق‌های خونِ خیابان‌های کابل

درفش‌های افتخار را برمی‌افراشتند

و با نعره‌های تکبیر

از حکومتِ هشت خدا سخن می‌گفتند.

جمهوری چهارم:

تمامِ تکدرخت‌ها و ریشه‌های روینده خشکیدند

زیرا

آب‌های زور سربالا می‌رفتند،

فقط فرمانروایانِ فاسد

همه جریان‌ها را سمت و سو می‌دادند.

 امارت:

دیکتاتوری مقدسی که مفسرِ سکوت خداست

و مسلط بر رؤیاهای مردان مؤمنی که جنایت را

جهاد می‌دانند.

عزیزالله ایما

ارسال شده در شعر

بیان دیدگاه