آشوبِ اکتوبر

در سدۀ سالروز قیام بلشویک‌ها

سال‌ها پیش
شامگاهی
تفنگدارِ ایستاده در کمرگاهی را درودی گفتم
– سلام ای مرد
ای بالابلندِ اسوۀ ایمان
سلام آیینه‌دارِ صورتِ آزادۀ انسان –
نمی‌دانستم که گلوله‌های مسلسل
به آماجگاهِ آزادی نمی‌رسند،
همچون نرودا که نمی‌دانست
«دخترِ اکتوبر
قامتِ آزادۀ تقدیرِ زمین» نیست.
ما می‌جنگیدیم
همان‌گونه که سربازانِ جوان
در آشوبِ شعله‌های اکتوبر
تن به آتش می‌سپردند

دریغا!
در خاکِ اشغال‌شده
بی‌خبرانِ شوریده
نه برای آزادی سرزمین
که برای اسارتِ آسمان می‌جنگیدند.

دیگر بت‌های ارباب‌الانواعِ اکتوبر خاک شده‌اند
اما مؤمنانِ خلفِ خدایانِ دو اردیبهشت
هنوز و هرروز
خون می‌ریزند.


عزیزالله ایما


سویس – اکتوبر 2017
کوچۀ خانۀ لنین پیش از سفر او در قطار پتروگراد:
Spiegelgasse 14
8001 Zürich 



ارسال شده در شعر

بیان دیدگاه