درنگی بر درستنگاری

پارسی زبان مردم کشورهای افغانستان، ایران، تاجیکستان و بخش‌هایی از ازبکستان، هند، پاکستان، عراق و آذربایجان است. پارسی در میان نسل‌های آواره از افغانستان، ایران و تاجیکستان، ملیون‌ها گوینده در همه قاره‌های جهان دارد.

زبان پارسی که از خانوادۀ زبان‌های هندواروپایی‌ست، به همان اندازه که بر زبان‌های اردو، پشتو، ترکی، کردی و … اثرگذار بوده‌است، در داد و گرفت با زبان عربی، تا آن‌جا پیش رفته‌است که هنوز الفبای مشترکی دارند، با تفاوتِ چند حرفِ انگشت‌شمار. همین‌گونه در زبان‌های آلمانی و پارسی واژه‌های مشترکی می‌توان یافت. واژه‌های زبان پارسی در دوران تسلط عثمانی‌ها وارد زبان مردمان بالکان نیز شده‌اند. هنگام فرمانروایی بریتانیا در هند، نخست کاربرد واژه‌های انگلیسی در پارسی را می‌بینیم و سپس حذف کامل زبان پارسی را. استعمار به جای زبانِ پارسی در نیم‌قاره – جایی که در ادبیات پارسی مکتب مهمی به آن منسوب است – انگلیسی را زبانِ دفتر و دیوان هند می‌سازد. آغاز کاربردِ واژه‌های انگلیسی در پارسی افغانستان هم به دوران استعمار انگلیس می‌رسد. اشغال تاجیکستان از سوی روس‌ها و روابط نزدیکِ اشرافِ ایرانی با فرانسه، واژه‌هایی از زبان‌های روسی و فرانسه‌یی را وارد گفتار مردمان تاجیکستان و ایران می‌کند.

امروز زبان‌هایی که ظرفیت واژه‌سازی و از خود کردن واژه‌های جدید دیگر را در قلمرو خود دارند، می‌توانند حضور زنده و ارزندۀ خود را در دنیای زبان‌ها نگهدارند.

تکیه بر تخیلِ زبان سره و خالص بودن زبان در متن اندیشۀ جهانِ هردم دگرگون شونده جایی و پایی ندارد.

درنگی بر درستنگاری :pdf

بیان دیدگاه