جلای جلوۀ تیغهای برهنۀ جلادان
بانگِ بیگاهِ بیهمنواییهای ماست.
فاتحانِ بابهای بیداد
هرگز الواحِ تسلیم را به گردن نیاویختهاند،
قفلهای قلعههای قدرت
هرگز به دستانِ دریوزهگران باز نخواهند شد.
گوشهای ستمگرانِ با مسلسلهای سنگین
صدای شکستۀ ستمکشیدهترینانِ متفرق را نمیشنوند!
آزادی، عریضه و آوازۀ مظلومانۀ پشتِ دروازههای بستۀ سازمان ملل نیست.
آزادی، آوازهای رسای اعتراضِ همبستۀ همسرایان ایستاده است
در سنگرِ خیابانهایی که خوابِ قراولانِ دیکتاتورها را میآشوبند.
در پایتختِ تاریخِ تاریکِ مذکرِ امیران و اسیران
وقتی سکوت مردن در پستوهاست،
وقتی خاموشی زیستن در ابتذال است،
آزادی، هارمونیِ نداهای مشترکِ ماست
برای رسیدن به آماجهای هنوز ناممکن!
عزیزالله ایما