صدای خندههای بلندِ درون کاخها
به روی تو نیست
به روی آینه است
آینهیی که تصویرهای کوچک را
بزرگ مینمایاند
آه ای قربانی!
دستهایی که از پشتِ پنجرۀ قصرهای قدرت
تکان میخورند
برای تو نیستند
برای برپاییِ آشوبهای بیپایان اند.
بینیهای بازرگانانِ جنگ
بوی باروت
بوی خون
بوی برهنهگی تن
تنِ سوختۀ زن را
نمیدانند.
بازرگانان جنگ
بوی معامله را خوب میدانند
فقط به تازهترین تصویرها
به دقت نگاه کن
آه ای قربانی!
عزیزالله ایما